شیعه و ارکان ایمان
بنابر آموزه های قرآن کریم و فرمایشات رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم ایمان شش رکن دارد که عبارتند از:
1- ایمان به خداوند. 2- ایمان به پیامبران. 3- ایمان به کتابهای آسمانی. 4- ایمان به فرشتگان 5- ایمان به قیامت. 6- ایمان به قضا و قدر.
ما در این سلسله از مقالات به نقد و بررسی بینش مذهب تشیع در مورد ارکان ششگانه ایمان می پردازیم.
شیعه و توحید (1)
ابتدا در رابطه با رکن اول یعنی ایمان به خداوند نخست توحید ربوبیت و سپس توحید الوهیت را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
توحید ربوبیت
اهل علم در تعریف توحید ربوبیت گفته اند: توحید ربوبیت یعنی یگانه و منفرد دانستن خداوند متعال در تحقق بخشیدن به آنچه که صورت پذیرفتن آن تنها به اراده و قدرت الهى امکان پذیر است.
اموری همچون آفرینش مخلوقات، روزی رساندن به آنها، اداره کردن امور هستی، زندگی بخشیدن و بازپس گرفتن آن را می توان در این مقام به عنوان مثال نام برد[1].
خداوند متعال در بسیاری از آیات قرآن مجید در مورد توحید ربوبیت سخن رانده است. در سوره اعراف آیه 54 معبود بر حق می فرماید:
?أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ?. [الأعراف / 54 ].
«(ای مردم ) بدانید که آفرینش و فرمانروایی از آن خداوند می باشد. منزه و بلند مرتبه است خداوند که خالق و پادشاه عالمیان است».
بسیاری از آیات قرآن مجید بیانگر این مطلب هستند که مشرکین با وجود انحرافات عظیم خود در مورد توحید الوهیت، اما به وحدانیت خداوند متعال در صفات ربوبیت ایمان داشته و در این رابطه مرتکب شرک نمی شده اند.
خداوند متعال می فرماید:
?وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ? [الزخرف / 87].
«اگر از مشرکین بپرسی چه کسی آنها را آفریده است، یقیناً پاسخ خواهند داد: الله».
همچنین خداوندمتعال در سوره یونس آیه 31 فرموده است:
?قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَنْ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ?[یونس / 31 ].
«(مشرکان را ) بگو کیست که از آسمان و زمین شما را روزی می رساند؟ و یا اینکه چه کسی مالک و آفریننده گوشها و چشمهای شما است ؟ و چه کسی است که جاندار را بی جان و بی جان را از جاندار می آفریند، و چه کسی است که امور هستی را اداره می کند؟ آنها پاسخ خواهند داد: الله. به آنها بگو: آیا از عقاب او نمی هراسید (که اینگونه در عباداتتان شرک می ورزید)؟».
آری ، مشرکین با وجود ایمان داشتن به توحید ربوبیت، همواره در توحید الوهیت و پرستش و عبادت خداوند دچار انحراف شده و در عبادات خود به خالق هستی شرک می ورزیدند. خداوند متعال در این رابطه می فرماید:
?وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ? [یوسف /106].
« و بیشترین آنها به خداوند ایمان نمی آورند مگر اینکه در عین حال به او شرک می ورزند».
اکنون ما به ذکر برخی از انحرافات و گمراهیهایی که در مذهب تشیع در رابطه با توحید ربوبیت وجود دارد می پردازیم. از میان این انحرافات و گمراهیها ما به این مطالب اشاره خواهیم کرد:
1- ائمه را رب و پروردگار دانستن:
مطمئناً این عنوان خواننده محترم را به تعجب و شگفتی وا می دارد، اما با مراجعه به آنچه در کتابهای تفسیر و حدیث مذهب تشیع نوشته شده، متوجه خواهیم شد این مسأله حقیقت تلخی است که بایستی آنرا پذیرفت.
در کتاب «مرآة الأنوار» روایتی دروغین از علی بن ابی طالب (رضی الله عنه) نقل شده که ایشان گفته اند: «من همان رب و پروردگار زمین هستم که آنرا آرام نگاه می دارم»[2].
ببینید گستاخی و خیره سری دجالان به کجا رسیده است. آیا رب و پروردگار زمین کسی جز خالق آن می باشد؟ و آیا امکان دارد علی ابن ابی طالب (رضی الله عنه) چنین سخن کفر آلود و ملحدانه ای بر زبان بیاورند؟ خداوند متعال می فرماید:
?إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَکَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ? [فاطر /41]. «خداوند آسمانها و زمین را از نابودی محفوظ نگاه می دارد. و اگر آنها رو به زوال نهند کسی جز او نمی تواند آنها را از زوال و نابودی باز دارد».
اکنون به ذکر مثال دیگری می پردازیم. در سوره کهف آیه 110 خداوند متعال مى فرماید: ?وَلا یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً?. ?و در عبادت و پرستش رب و پروردگار خود، شرک نورزد».
در کتاب تفسیر عیاشی در مورد آین آیه گفته شده: مراد این است که شخص درمورد مسأله خلافت در برابر امیرالمؤمنین علی (-علیه السلام-) سر تسلیم فرود آورد و أحدی را با ایشان شریک نگرداند»[3].
همانگونه که معانی واضح و آشکار این آیات بر آن دلالت دارند مراد از کلمه «رب» در این آیات خداوند متعال بوده و تفسیر کردن این کلمه به امام نمی تواند چیزی جز گمراهی و ضلالت باشد.
این گمراهیها و ضلالت ها به جایی رسیده که در یکی از روایات مصادر شیعه در مورد قصه اسراء و معراج پیامبر (صلى الله علیه وسلم) گفته شده: «از رسول الله صلی علیه و آله پرسیده شد خداوند در شب معراج به چه زبان و لغتی با شما سخن گفتند؟ رسول الله صلی الله علیه و آله پاسخ دادند: به لغت و زبان علی بن ابی طالب. این مسأله چنان مرا به شگفتی و تعجب وا داشت که از خداوند متعال پرسیدم: این شما بودید که با من سخن گفتید یا علی ابن ابی طالب؟»[4].
شکی نیست که شناعت و قبح این گمراهیها بهترین برهان و دلیل بر بطلان آنها است.
2- دنیا و آخرت را از آن امام دانستن:
کلینی یکی از ابواب کتاب خود را اینگونه نامیده است: «زمین از آن امام می باشد»[5]. او در این باب حدیثی دروغین به این مضمون روایت کرده است: «ابوبصیر می گوید: ابا عبدالله -علیه السلام- فرمودند: آیا نمی دانی که دنیا و آخرت از آن امام هستند و تحت تصرف و حکم او قرار دارند؟»[6].
آیا این اعتقاد باطل، شرک ورزیدن صریح در توحید ربوبیت محسوب نمی گردد؟ شرکی که حتی ابوجهل و ابولهب نیز آنرا قبول نداشته اند. قرآن مجید در مورد این مسأله فرموده است:
?أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ? [البقره :107].
«آیا نمی دانی مالکیت و فرمانروایی آسمانها و زمین از آن خداوند است؟»
و در آیه دیگری معبود بر حق فرموده است:
?الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ?. [الفرقان /2]. «آنکس که فرمانرایی و مالکیت آسمانها و زمین از آن او است. و هرگز فرزندی نداشته و شریکی در فرمانرایی و پادشاهی ندارد».
و در سوره نجم معبود بر حق فرموده است:
?فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى? [النجم /25]. « دنیا و آخرت از آن خداوند است».
آیا می توان در قلب کسیکه به این اعتقادات باطل ایمان داشته باشد کوچکترین اثری از توحید و یکتاپرستی یافت؟
آری، فرمانروایی و مالکیت تام دنیا و آخرت از آن خداوند متعال می باشد. و هیچکس نمی تواند ادعا کند خداوند این فرمانراویی و یا قسمتی از آنرا به احدی از مخلوقات خود واگذار کرده است. چون هیچ دلیل و برهانی برای اثبات این ادعا وجود ندارد و پیروان هر مذهب و فرقه ای می توانند در مورد پیشوایان و رهبران خویش چنین ادعای پوچ و بی اساسی داشته باشند.
ادامه دارد
[1] برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مسائل مربوط به این نوع از توحید می توان به این کتابها مراجعه کرد: مجموع فتاوی شیخ الاسلام ابن تیمیه 10 / 33، شرح العقیده الطحاویه لابن ابی العز الحنفی ص 17، تیسیر العزیز الحمید لسلیمان بن عبدالوهاب ص 33، وسؤال وجواب فی أهم المهمات لعبدالرحمن بن سعدی ص 5.
[2] مرآه الانوار لابی الحسن الشریف بن الموالی محمد طاهر البناطی الفتونی ص 59، (مطبعه الافتاب، طهران 1374 هـ).
[3] تفسیر العیاشی لمحمد بن مسعود العیاشی 2/353، (تصحیح وتعلیق: هاشم الرسولی المحلاتی، المکتبه العلمیه، طهران)، والبرهان 2/497 (چاپ سابق الذکر). وتفسیر الصافی 3/270 (چاپ سابق الذکر) .
[4] کشف الغمه اللأربلی 1/106، (تعلیق: هاشم الرسولی، المطبعه العلمیه، قم 1381 هـ).
[5] اصول الکافی للکلینی 1/407-410، (تصحیح و تعلیق: علی اکبر الغفاری، دار الکتب الاسلامیه، طهران، الثالثة: 1388هـ).
[6] اصول الکافی 1/409 (چاپ سابق الذکر).